مکتبی

مکتبی

دست نوشته های شخصی

به نام خدا

مکتبی
maktabi

دست نوشته های شخصی

مکتبی

مرگ بر امریکا

مکتبی

سلام
به وبلاگ مکتبی خوش آمدید

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان
باز نشر
هر وقت که سالی تحویل میشه این اخطار رو تو گوش ما می زنه (البته باید بزنه شایدم نزنه) که یکسال از عمرت  گذشته،
تو این مدت چه کارایی کردی؟
به چند تا از برنامه هایی که داشتی رسیدی؟
چند تا از عادتهای زشتتو کنار گذاشتی؟
خوبه تو این چند ساعتی که به لحظه تحویل سال مونده بشینیم یه  خورده راجع به سالی که گذشت فکر! کنیم و یه برنامه مَشتی واسه آینده بریزیم تا سال دیگه همچین موقعی (اگر خدا عمر داد) دستمون پر باشه.
دعای تحویل سال رو که می خونیم اولین صفتی که به خدا میدیم مقلب القلوبه،ببینیم چقدر قلبمون رو واسه پذیرفتن حق آماده کردیم و در مقابل حق خضوع می کنیم اون وقته که می تونیم ازمتحول کننده احوالات،بهترین حال رو برای خودمون تقاضا کنیم.
با آرزوی سالی سرشار از موفقیت برای شما

  • مکتبی

آخرین جلسه امسال سر کلاس درس بحث به مشکلات اقتصاد و تولید و نفت رسید استادمون یک مثال زیبا از اقتصاد نفتی زد که گفتم شاید برای شما جالب باشد.

ایشون در رابطه با مشکلات تولید گفت:من از تعبیر تولید به هنگام 1(JIT)که نتیجه ی آن عدم وجود موجودی در سیستم است استفاده می کنم.

ایشون فرمود در (JIT)موجودی،ضایعه ای است که موجب سرپوش گذاشتن روی اشتباهات مدیر و سیستم می شود. مثال ایشون این بود که شما رود خانه ای که قایقی می خواهد در آن حرکت کند را در نظر بگیرید.فرض کنید در این رود خانه تکه سنگ های بزرگی وجود دارد و برای ضربه نخوردن به این قایق دو راه به نظر می رسد.یکی برداشتن سنگ های رودخانه است که شاید مشکل باشد و راه دومی که می توان انجام داد این است که سطح آب را بالا بیاریم. که این روش اگر آب زیادی در اختیار شما باشد بسیار راحت تر از  روش اول است.در این صورت قایق در سطح بالا تری حرکت خواهد کرد و سنگ ها ضربه ای به آن نمی زنند.حال اگر منبع آب کم شود،سطح آب پایین می آید وسنگ ها بیرون می زنند و قایق ضربه خواهد دید.فکر(JIT)این است که نباید سطح آب را بالا برد بلکه باید سنگ های بزرگ را شناسایی کنیم و آن ها را برداریم.در این مثال اگر رود خانه را سازمان یا سیستم تولید در نظر بگیریم و سطح آب (موجودی ) را نفت، تا به حال این سطح بالا بوده و حالا پایین آمده است و پاره سنگ ها که همان مشکلات ما در تولید هستند(عدم بهره وری،مصرف زیاد انرژی، نبود تکنولوژی روز،نبود واحد تحقیق و توسعه و ...) بیرون زده اند و باید آنها را برداریم.

Just In Time(JIT)-1:تولید به هنگام.اولین بار در شرکت تویوتا به کار گرفته شد.

 

  • مکتبی

در سال هفتم هجری روزی پیامبر(ص) تصمیم گرفت که شش تن از ماموران زبده و دلاور خود را به عنوان سفیران ابلاغ نبوت جهانی به نقاط دور بفرستد.

پیامبر (ص)  برای حبشه فردی به نام «عمرو بن امیه ضمری» را به همراه نامه ای برای پادشاه حبشه فرستاد در نامه از نجاشی خواسته شده بود که با مسلمانان مهاجر به سرزمین او مدارا شود و با عنایت خاص با انها رفتار شود.پیامبر اوصاف نجاشی را مسمانانی که از حبشه به مدینه باز گشته بودند شنیده بود.متن نامه به گونه ای بود که نوعی الطاف و نرمی را در سخنان پیامر به نجاشی می توان دید در حالی که در نامه هایی که به ایران  و روم و مصر فرستاده شد اینگونه نبود.مثلا در نامه نجاشی سلام و درود را به شخص نجاشی فرستاده ولی در سه نامه دیگر به کسری،قیصرو مقوقس اینگونه نبود و سلام به صورت کلی بر پیروان هدایت فرستاده شده بود .

نجاشی نیز در جواب پیامبر نامه ای را به همراه هدایایی و یک تیم سی نفره از مبلغان دینی حبشه برای اشنا ساختن حقانیت پیامبر راهی مدینه کرد.پیامبر عقیده خود را درمورد حقانیت حضرت عیسی(ع) با آیه 110 سوره مائده روشن می کند.درسال نهم هجری پیامری اسلام(ص)  هنگامی که خبر رحلت نجاشی به پیامبر رسید در آن روز پیامبر به اصحابش فرمود امروز مردی صالح از جهان رحلت نموده برخیزید تا بر او نماز بگذاریم در این هنگام جنازه نجاشی بر پیامبر(ص)  ظاهر شد و آن حضرت با اصحابش بر او نماز گذاردند.

برگرفته از کتاب فروغ ابدیت

در ادامه مطلب
متن نامه پیامبر (ص)به نجاشی 
متن نامه نجاشی به پیامبر(ص)
دانلود فیلم سخنرانی هوگو چاوز در مورد امام زمان (ع)
  • مکتبی

حکایت1

و هم شنیدم که در«غزنین» خبّازان(=نانوایان) در دکّان ها بستند و نان نایافت شد و غربا و درویشان در رنج افتادند و به تظلّم به درگاه شدند و پیش سلطان ابراهیم بنالیدند.فرمود تا همه را حاضر کردند گفت:چرا نان تنگ کردید؟گفتند هر باری گندم و آرد که در این شهر می آرند نانوایان تو میخرند و در انبار می کنند و می گویند فرمان چنین است و ما را نمی گذارند که یک من آرد بخریم.سلطان بفرمود تا خبّاز خاص را بیاوردند و زیر پای پیل افکندند.چون بمرد بر دندان فیل ببستند . در شهر بگردانیدند و بر وی منادی می کردند که هر که در دکّان باز نگشاید از نانوایان با او همین کنیم.و انبار ها خرج کردند نماز شام(=نماز مغرب) بر در هر دکّان پنجاه من نان بماند و کس نمی خرید.

فهمیدید که!

این روزا میشه جای آرد،برنج و پسته و... گذاشتو با محتکرین همین کار رو کرد!

 چه خوب میشه.


1-سیاست نامه،خواجه نظام الملک ،ویرایش و شرح:سمائه دلیر کوهی(1391)


  • مکتبی