پسته :: مکتبی

مکتبی

دست نوشته های شخصی

به نام خدا

مکتبی
maktabi

دست نوشته های شخصی

مکتبی

مرگ بر امریکا

مکتبی

سلام
به وبلاگ مکتبی خوش آمدید

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پسته» ثبت شده است

حکایت1

و هم شنیدم که در«غزنین» خبّازان(=نانوایان) در دکّان ها بستند و نان نایافت شد و غربا و درویشان در رنج افتادند و به تظلّم به درگاه شدند و پیش سلطان ابراهیم بنالیدند.فرمود تا همه را حاضر کردند گفت:چرا نان تنگ کردید؟گفتند هر باری گندم و آرد که در این شهر می آرند نانوایان تو میخرند و در انبار می کنند و می گویند فرمان چنین است و ما را نمی گذارند که یک من آرد بخریم.سلطان بفرمود تا خبّاز خاص را بیاوردند و زیر پای پیل افکندند.چون بمرد بر دندان فیل ببستند . در شهر بگردانیدند و بر وی منادی می کردند که هر که در دکّان باز نگشاید از نانوایان با او همین کنیم.و انبار ها خرج کردند نماز شام(=نماز مغرب) بر در هر دکّان پنجاه من نان بماند و کس نمی خرید.

فهمیدید که!

این روزا میشه جای آرد،برنج و پسته و... گذاشتو با محتکرین همین کار رو کرد!

 چه خوب میشه.


1-سیاست نامه،خواجه نظام الملک ،ویرایش و شرح:سمائه دلیر کوهی(1391)


  • مکتبی