مکتبی
maktabi

در طول رقابت انتخابات اصولگرایان با تعدد کاندیداها وارد عرصه شدند طوری که کوچکترین اختلاف سلیقه ها در این طیف یک کاندیدای مخصوص خود را داشت،کاندیداهایی که گمان می‌کردند هر کدام حداقل نیمی از آراء احمدی نژاد 88 را دارند. برخی از آنها برای معرفی برنامه های خود چنان فضای سیاهی را از دولت کنونی ترسیم کردند که بتوانند خود را منجی این شرایط سیاه بدانند.آنها حتی گوششان را بروی فرمایشات مقام معظم رهبری که فرمودند:"شما که در انتخابات شرکت میکنید، دنبال یک فرد اصلحی میگردید که بتواند کشورتان را با همین سرعت، بلکه بیش از این، پیش ببرد؛ هم در عرصه‌ى مادى، هم در عرصه‌ى معنوى بستند" و به همان تخریبها ادامه دادند اما غافل از این که در زمین خودی بازی کردند و این همان چیزی بود که اصلاح طلبلان می خواستند. طیف اصلاحات متحد شدند و یک کاندیدا معرفی کردند.

در این میان افرادی هم که ادعا می کردند احمدی نژاد را بر سر کار کار آوردند نتوانستد حتی کاندیدای خود را به مرحله دوم بکشند.و نیز طیف مذهبی که آراء احمدی نژاد را بالا کشید بنا بر دلایلی به وحدت روی یک کاندیدا نرسیدند که در مطلب تردید در بین مذهبیها آورده‌ام.

اما بعد از روز شنبه 25خردادماه همه چیز عوض شد .تحلیلها بر این بود که اصولگرایان پیروز میدان شدند. کسانی که از شورای نگهبان به خاطر رد صلاحیت آقای هاشمی تشکر می‌کردند پیروز شدن شخصی که اولین حامی ایشان شخص آقای هاشمی رفسنجانی بود را پیروزی خود می‌دانند. سوال من این است کدامتان رایِتان جناب آقای دکتر حسن روحانی بود؟

هنجره های بی تقوا ،تریبون دارهای بی انصاف،عدم وحدت در مقامهای بالایی اصولگرا‌ها این شکست را به طیف اصولگراها تحمیل کرد.

آری؛ملت پیروز انتخابات بود.ملتی که فرمایشات-بخوانید دستور-لبیک گفته و با شناخت کاندیدای اصلح خود در صحنه حضور حداکثری را به رخ دشمن خارجی کشیدند و بار دیگر سیلی محکمی بر دشمن زدند،ماتی که دوباره نشان دادند که نظام برای آنهاست و آنها برای نظام.ملتی که بعد از سی و پنج سال "آری"به نظام جمهوری اسلامی داند.

 اما به لطف تدابیر مقام معظم رهبری و بصیرت والای شورای نگهبان رییس جمهور منتخب نشان داده است که شخصیت معتدلی بوده و به صورت فراحزبی رفتار می‌کند و گزینه خوبی برای ریاست جمهوری بوده و انشا الله خواهد بود.