کاندیدایی که من بهش رای می دهم

برگرفته از صابر نیوز www.sabernews.com

آقای جلیلی شما سابقه اجرایی ندارید؟

پاسخ دکتر جلیلی به این سوال.

دانلود کنید.

تردید در بین مذهبیها

چند دستگی مذهبی هایی که در 84 گفتمان سه تیر را رقم زدند و در 88 آن حماسه 24 میلیونی رو آفریدند ما رو برآن داشت که یک تحلیلکی ناقص در فضای موجود بزنیم.

1-ترس از هزینه شدن

عده ای در طول دولت نهم و دهم تاب هزینه کردن خود را علیه هجمه وسیع تخریبهایی که در داخل وخارج  توسط تریبون دار ها و هنجره های بی تقوا انجام می شد را نداشتند و همراه و هم صدا با موج تخریب جلو آمدند و امروز دیگر نمیخواهند به همچین سرنوشتی دچار شوند. به همین دلیل یا اعلام موضع نمی کنند و یا در صورت اعلام موضع از اشخاصی حمایت میکنند که در راستای همان موج تخریب،بهشان رسیده اند.

2-اعتدال گرایی

عده ای دیگر هستند که کلا با شور همراه شعور مخالفند. این دست افراد در فضای سیاسی فقط نقد می کنند و اگر قلمی با شور مطلبی بزند از او خورده می گیرند. در بین این گونه افراد اسم بردن از هیچ گونه شخصی جایز نیست و سند فقط این است که خود شخص در مقابلشان اعتراف کند.

ذهن این دست افراد فقط میتوانند فضایی را تشخیص دهند که یک طرف ان امام حسین (ع) و طرف دیگر یزید.

3-تطمیع مالی

عده ی دیگری نیز هستند که از طریق مبالغی که برخی کاندیداها پرداخت می کنند به سمتشان گرایش پیدا میکنند البته نه لزوما تطمیع شخصی بلکه از آنجایی نبض موسسات فرهنگی بودجه می باشد به همین دلیل می توان از این فرصت به راحتی استفاده کرد.

بصیر

افتخارم شاگردیِ شماست،یا استاد.

باغتان آباد

این چند وقتی که بحث کاندیداتوری و انتخابات ریاست جمهوری داغ شده است، سخنان جالبی بین کاندیداهای طیف اصلاحات و برخی اصولگران رد و بدل می شود و یک فضایی را ایجاد کرده اند که کیف برخی از اصلاح طلبان فتنه ای کوک شده و برای هم دیگر نوشابه باز می کنند. اصلاح طلبانی که در طول دولت نهم و دهم چنان فضای سیاهی را برای جامعه ترسیم کرده اند که حالا در این توهم به سر می برند که باید بیایند و فضا را درست کنند و کشور را نجات دهند البته هم قطاری شدن بعضی از اصولگرایان مزید بر علت شد. می بینیم افرادی تحلیل می کنند هشت سال رکود دولت خاتمی از هشت سال دولت پر کار احمدی نژاد بهتر بود، و یا دیگری می گوید که بدون سازش و مذاکره و آزادی نمی توان دموکراسی را پیاده کرد،تحیل می کنند دولت ضعف مدیریتی داشته است، یکی می گوید هولوکاست ما را به کجا رساند و همه پشت سرش تاییدش می کنند تا از قافله تکنوکراتی باز نمانند، دیگری می گوید من 6 ماهه با امریکا رابطه برقرار  میکنم !!! می گویند دولت در میان مردم محبوب نیست از طرف دیگر می گویند دولت نباید در انتخابات نماینده داشته باشد اون یکی میگوید اگر مَمَد جون بیاید من کنار میکشم.

بابا باغتان آباد عجب اعتماد به نفسی دارید...

فکری پایدار در اصلاحات فتنه ای

برای شناخت و واکاوی ریشه های فکریِ جریانی که به اسم اصلاح طلب، فتنه های تیر 78 و خرداد 88 را رقم زد، لازم است به عقبه تاریخی آنها نگاه کرد.شاید حدود 1320 که حضور روشنفکران مذهبی در این دوران باعث تحولاتی همچون مشروطه و کودتای 28 مرداد 1322،در زندگی اجتماعی و سیاسی ملت شد. 

زن والاست نه کالا

جمعه همین هفته با هم اتاقیم رفتیم ایستگاه اتوبوس میدان فرهنگ(نعل اسبی)، تو ایستگاه اتوبوس این چند تا عکس رو همزمان با هم دیدم،شاید هنوزم باشند.چون تعدادش زیاد بود برام جالب شد،گفتم عکس بگیرم تا شما هم ببینید شاید جالب باشه واستون.

شایدم به این فکر بیفتین که این همون استفاده ابزاری از جنس مونث نیست؟!

یاد سیدمون بخیر که میگفت:زن والاست نه کالا

شاخصه های رئیس جمهور

 این پست تا انتخابات اولین پست وبلاگ خواهد بود و بعد از هر سخنرانی مقام معظم رهبری به روز میشود.

 رهنمودهای رهبر انقلاب  در مورد شاخصه های رئیس جمهور در فرمایشات مختلف

بیانات در مراسم بیست و چهارمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی(1392/03/14)

ظرفیت سازی

چند وقتیه که یه فرضیه تو ذهنم شکل گرفته، نمیدونم قبلا تبدیل به نظریه شده یا نه. من خودم هیج جا نوشته ای یا سخنرانی از کسی ندیدم و نشنیدم.اگر کسی جایی دیده یا شنیده آدرسشو به منم بده.

لطفا افکارتان را بپوسانید

در جامعه ی ما نوع رفتار مردم در اجتماع را حدودا به سه دسته می توان تقسیم کرد.

دسته ی اول گروهیست که تمام همّ و غمشان پیشرفت کشورمان زیر سایه ی نظام جمهوری اسلامی است.این گروه به صورت واقع بینانه به مسائل کشور می نگرد و اگر جایی مشکلی را ببیند در صدد حل آن برمی آید و اگر کاری از دستش بر نیاید به خاطر این مشکل، کل نظام را زیر سوال نمی برد.این گروه نگاهی کاملا منطقی دارد.

دسته ی دوم گروهیست که تفکرشان به غرب گرایش دارد و این گرایش را از روی مطالعه دریافته اند که البته اشتباه این گروه در این است که غرب گراییَش باعث می شود که پیاده نشدن برخی هنجار های غربی که برای ما ناهنجاری است را تاب نیاورده و نظام را دچار کاستی می بیند. اگر این گروه بتواند کمی سالمتر به قضایا بنگرد و یا از توقعش کم کند، می شود در جرگه ی گروه اول قرار دادش.

اما امان از دسته ی سوم که از گروه دوم بیشترند.این گروه تنها از روی تقلید و بدون هیچ تفکری شیفته و دلبسته ی غرب می شوند و همه چیز غرب را درست می دانند و آن را در زندگی شخصی و اجتماعی خود تاثیر می دهند. چند وقتی است از روی کنجکاوی با این قماش در جاهای مختلف مثل مترو،دانشگاه ،حتی برج میلاد رابطه بر قرار کرده ام.وقتی با اینان رو به رو می شوی غبغبه ای  باد کرده دارند و همین که باهاشان هم صحبت می شوی چنان بادشان خالی می شود که انسان از هم نشینیشان پشیمان می شود.

نظر شخصی من در مورد این گروه این است که این ها به دلیل نداشتن شخصیت به این جا رسیده اند که برای خودشان از این طریق اعتماد به نفس پوشالی ایجاد کنند. نمونه ی بارزش را در انتخابات 88 دیدیم. افرادی تنها از این جهت که خیال می کردند طرفداری از رقیب   دکتراحمدی نژاد کلاس دارد، طرفدار او می شدند و خود را در بند سبز رنگ اسیر کردند.اینها غیرت مرد بر همسرش را در رفتارهای اجتماعی، افکار پوسیده می دانند.این مصرف کنندگان تهاجم فرهنگی هیچ گونه نقش سازنده ای در جامعه نداشته و تنها در راستای تخریب شئونات اجتماعی قدم می گذارند.این گونه اند که اگر غرب بگوید 2+2پنج می شودو تو بخواهی حالیشان کنی که محترم 2+2 چهار می شود تو را سنتی خوانده و افکارت را پوسیده می دانند.در حالی که خودشان از این فکار مدرن ضربه خورده اند.شاید ضرب المثل "خواهی نشوی رسوا ، هم رنگ جماعت شو "به اشتباه هضمشان شده است.